سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منتظران ظهور مهدی (عج):(Adventist mahdi(aj
این وبلاگ جهت ترویج مهدویت ،آگاهی وروشن سازی همه ی مسلمانان جهت رسیدن به کمال معنوی در راستای ظهور امام زمان (عج) تشکیل شده است .اللّهم عجل لولیک الفرج


مختصری از دلایل غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) shia muslim                   

مهدی (علیه السلام)درمیان مردم می‌باشد و زمانی که او ظهور کند، خیلی‌ها گویند که او را بارها پیش ازاین دیده‌اند ولی او رانشناخته‌اند.

 

به تدبیر خدای عالم، مهدی (علیه السلام)از چشمهای انسانیان به دور است؛ ولی در این عصر غیبت برشیعیانش و بر نیکوکاران دیگر ادیان لطف بی‌حساب دارد. او به کرات به شیعیان ودیگر انسانها یاری رسانده است و دراین عصر تا بحال صدها تن موفق به دیدارش شده‌اند. او دو غیبت دارد: اولی که مشهوربه غیبت صغری است و دیگری که غیبت کبری نام دارد. غیبت صغری ‌(حدود 69 سال) در قرنسوم هـ.ق. رخ داده است، که وی از طریق 4 نفر در این عصر با مردم ارتباط داشته استکه این افراد به نواب خاص شهرت دارند، و بعد از مرگ آخرین آنها، موعود برای مدت نامعلومی از چشم‌ها پنهان می‌شود و این غیبت تاکنون همچنان ادامه دارد.

مهدی (علیه السلام)درمیان مردم می‌باشد و زمانی که او ظهور کند، خیلی‌ها گویند که او را بارها پیش ازاین دیده‌اند ولی او رانشناخته‌اند. عده‌ای منکر غیبت امام شدند و اصل وجودی او را زیر سئوال بردند ولی یک استدلال کوتاه برای سئوال آنهاوجود دارد و آن اینکه: ندیدن چیزی باعث شک در وجود آن نیست و عقل سلیم، هیچ‌گاهنمی‌تواند وجود حقیقتی نامرئی، چون روح را تنها به دلیل ندیدن منکر شود.

فلسفه غیبت

تمام آنچه در اسلام بطور مسلم وجود دارد با عقل سلیم تطبیق می‌کند اما ممکن است در دین چیزهایی باشد که عقل در مورد آن ساکت باشد، ولی اگر با مسأله‌ای در شرع روبرو شدیم که عقل انسان و بینش محدود بشری نه قادر به اثبات آن باشد و نه بتواند آن را قطعاً رد کند، پس مجبور به پذیرش این حکم می‌شویم، زیرا که اولاً اصل تشریع بر پایه عقل استوار است و ثانیاً بینش انسان همواره محدود به زمان و مکان است و تنها ذات باری تعالی است که علمش را انتهایی نیست.

 این مقدمه از آن جهت ذکر شد که با تعمیم این استدلال در مساله غیبت، می‌توان این ادعا را کرد که این امر و امور مشابه به حکمت خداوندی وابسته است که نزد بشر تمامی ابعادش روشن نیست، و دلایلی چند بر غیبت مترتب است که به اختصار در ذیل ذکر خواهد شد. ولی نباید از نکته اصلی که همان نامشخص بودن حکمت غیبت برای بشر عادی است غافل شویم.

بیم از کشته شدن منجی

همانطور که خداوند موسی (علیه السلام)را در کاخ فرعون پرورش داد، در حالیکه فرعون از اصل و نسب و آینده این کودک بی‌خبر بود، و او را حفظ کرد. اراده‌اش بر این قرار گرفت که منجی هم از دست طاغوت‌ها و ظالمین به دور باشد و ذخیره الهی در زمین پاسداری شود که اگر این گونه نبود، حتما مانند پدران بزرگوارش بدست جباران به شهادت می‌رسید.

به گردن نداشتن بیعت جباران

این روشن است که او نباید با هیچ ظالمی تعهد و بیعتی داشته باشد و نباید از کسی تمکین کند جز خدا، تا پیروزی نهایی واقع شود. ولی اگر مانند بعضی از اجدادش مجبور به تقیه باشد (تقیه = تظاهر به اطاعت از جبار برای حفظ جان و دین الهی) هیچ گاه به این مهم دست پیدا نخواهد کرد و برای اینکه هیچ تمکین و تسلیمی از فردی (جز خدا) نداشته باشد مجبور به غیبت است.

خالص گردانیدن مردم و امتحان الهی

یکی از سنتهای الهی امتحان بشر است و یکی از راه های امتحان، غیبت حجت الهی است که این باعث می‌شود افرادی که عقاید محکمتر و ایمان راسختری دارند از این امتحان سربلند بیرون بیایند و چون غیبت طولانی شود کسانی که ایمان راسخ ندارند گرفتار تردید گردند و از دین خدا باز گردند و ملاک خوبی برای افراد مدعی (مؤمنان و کافران) به وجود آید.




      

عصر ظهور shia muslim                   

او مظهر عدلی است که همگان منتظر اویند، در زمان او عدل چون نور خورشید به درون خانه افراد نفوذ می‌کند و عدالت او شمول داشته و افراد بدکار و نیکوکار را فرا می‌گیرد

 

 آنگونه که از متون اسلامی استفاده می‌گردد، در عصر ظهور برکات و نعم فراوانی بر اهل زمین آشکار می‌گردد. این برکات و نعم را در حالت کلی می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:

الف) برکات مادی                        ب) برکات معنوی

که در زیر، با رعایت اختصار به عده‌ای از آنان اشاره می‌گردد:

1- برقراری عدالت:

او مظهر عدلی است که همگان منتظر اویند، در زمان او عدل چون نور خورشید به درون خانه افراد نفوذ می‌کند و عدالت او شمول داشته و افراد بدکار و نیکوکار را فرا می‌گیرد؛ همچنین با ظهور او کتابهای آسمانی انبیای گذشته، بدون هیچ انحرافی عرضه می‌گردد و او بین اهل تورات با تورات و بین اهل انجیل با انجیل و با اهل قرآن با قرآن قضاوت می‌کند. درآن دوران حق هر کس به او بازگردانده می‌شود.

2- ایجاد امنیت:

در زمان حکومتش امنیت درسرتاسر زمین تامین می‌شود؛ اشرار هلاک خواهند شد؛ فتنه‌گرها و غارتگرها نابود می‌شوند و در راهها امنیت کامل برقرار می‌گردد.

3- رغبت و رو آوردن مردم و اهل ادیان به دین و دیانت:

براساس شیوه مناسب دعوت آن حضرت، مردم با میل و رغبت به دین و عبادت خداوندی روی می‌آورند و رانده‌شدگان از دین به سوی آشیانه‌های آرام‌بخش خویش بازمی‌گردند و در حکومت او بدعتها و بی‌دینی‌ها و ستمگری‌ها ریشه‌کن می‌گردد.

4- پیشرفت محاسن اخلاقی و قوه‌های عقلانی:

با عنایت امام زمان(علیه السلام)عقول افراد ترقی نموده و اخلاق آنها کامل می‌شود؛ قلوب مردم آکنده از غنا و بی‌نیازی می‌شود؛ ریا از میان مردم رفته و امانتداری رایج می‌گردد و ریشه های دروغ و تهمت قطع می‌گردد. همچنین هیچ کس بر دیگری برتری نمی‌ورزد.

5- پیشرفت علم و دانش:

علاوه بر دو قسمت علم که قبل از ظهور توسط پیامبران آورده شده است، بیست و پنج حرف (قسمت) دیگر علم توسط آن حضرت آشکار می‌گردد. آن حضرت علم و دانش را همانند عدالت در سرتاسر زمین منتشر می‌سازد و با عنایت آن حضرت علم در قلوب مؤمنین قرار می‌گیرد.

6- همراهی طبیعت با مؤمنان:

بدلیل همراهی اهل ایمان با موعود، برکات آسمانی و زمینی بر مردم سرازیر می‌شود و زمین برکات خود را خارج می‌سازد. آسمان باران خود را می‌بارد؛ درختان، میوه خود را به ثمر می‌نشانند و زمین گیاهان خود را می‌رویاند.

7- رفاه اقتصادی عموم جامعه:

در دوران طلایی ظهور، مردم با حاکمی بسیار بخشنده مواجه می‌باشند. حضرتش آن چنان اموالش را می‌بخشد که کسی قبل از او نبخشیده باشد. بدلیل امنیت اقتصادی حاکم بر جهان، مردم به زراندوزی و انباشته کردن اموال نیازی نخواهند داشت.

8- رفاه اجتماعی:

در آن زمان، نهرها پر آب شده و به اطراف زمین کشیده می‌شوند و همه کس در همه جا از نعمت آب برخوردار است. در آن زمان دامها بر روی زمین فراوان می‌شوند و مردم از فواید آنها برخوردار می‌گردند و خیر و برکت به دست مهدی (علیه السلام)زیاد می‌گردد به طوری که زمین به دست آن حضرت با صفا و باطراوت می‌گردد.

9- تداوم حکومت صالحین بر کره زمین تا روز قیامت:

حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)آغاز حکومت آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)است بر روی زمین و همان حکومت صالحین است که قرآن به آن وعده داده است ونیز وعده آن در تورات و زبور و سایر کتب آسمانی ذکر شده است. برای حکومت صالحین مدت زمان مشخصی تعیین نگردیده و آن حکومت تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.

10- پیروزی نهایی:

آنچه برای حضرت مهدی (علیه السلام)تقدیر شده است، پیروزی نهایی و همیشگی است نه چیز دیگر؛ بنابر این ایشان همچون پدرانشان در میان مردم می‌باشد.

منبع : سایت رشد به تصحیح حجت الاسلام و المسلمین جاودان




      

 

حضرت آیت الّله حاج میرزا احمد سیبویه ساکن تهران به نقل از آقا شیخ حسین سامّرائی که از

اتقیاء اهل منبر در عراق بودند،فرمودند:

در آن ایّامی که در سامراء مشرف بودم ، روز جمعه ای طرف عصر در سراب مقدّس رفتم،

دیدم غیر از من کسی نیست ومن حال وتوجهی پیدا کرده ومتوجّه حضرت صاحب الامر (صلوات اللّه علیه)شدم.

در آن حال،صدائی از پشت سر شنیدم که به فارسی فرمودند:

«به شیعیان ودوستان ما بگویید که خدا را قسم دهند به حقّ عمّه ام حضرت زینب علیه السّلام که فرج مرا نزدیک گرداند».

منبع:navayemontazeran.parsiblog.com




      

یا مهدی(عج)

نیا گل نرگس جهان که جای تو نیست

دو صد ترانه به لبها یکی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس که در زلال دلی

هزار آینه نقش و یکی ز خال تو نیست

نیا نیا گل نرگس تو را به خاک بقیع

که شهر ما نه مُهیای گامهای تو نیست

نیا نیا گل نرگس به آسمان سوگند

قسم به نام و نهادت دلی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس ز رنجمان تو مکاه

کسی ز خلق و خلائق فدای راه تو نیست

نیا نیا گل نرگس بدان و آگه باش

که جای سجده گه ِ ما هنوز مال تو نیست

نیا نیا گل نرگس که چون علی تنها

به فجر صبح ظهورت کسی کنار تو نیست

نیا نیا گل نرگس به مجلس ندبه

که ندبه ، ندبه خرقه است و پایگاه تو نیست

نیا نیا گل نرگس دعای عهد کجاست؟

نه این نماز جماعت به اقتدای تو نیست

نیا نیا گل نرگس به جان تشنه عشق

دعا دعای ظهور است ولی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس سقیفه ها برپاست

ردای سبز خلافت ولی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس به مادرت زهرا

کسی برای شهادت به کربلای تو نیست

نیا نیا گل نرگس نیا به دعوت ما

هزار نامه کوفی یکی برای تو نیست

نیا نیا گل نرگس فدا شوی مولا

برای عصر عجیبی که خواستار تو نیست

استاد علی اکبر رائفی پور





برچسب ها : اشعار امام زمان(عج)  , 
      

با دقّت در این حدیث معلوم می شودکه مطلب در این جا هم مثل جریان ادریس ویوسف است؛یعنی هیچ دلیلی را که برای ما نامعلوم است خدا برای غیبت موسی علیه السّلام در نظر نداشته است،مخصوصاً با توجّه به این که حضرت صادق علیه السّلام در آخر حدیث فرموده اند:

«اگر شما شیعیان هم مثل بنی اسرائیل در درگاه الهی ضجه وزاری کنید ،خدای تعالی فرج ما را می رساند»

پس علّت غیبت موسی علیه السّلام متولّد نشدن ایشان بوده نه چیز دیگر.

لذا اگر بخواهیم بگوییم که امام زمان علیه السّلام هم درحال حاضر به همان دلیل غائب هستند ،مطلب صحیح نیست ،

چون ایشان بیش از هزار سال پیش متولّد شده اندو این که حضرت صادق علیه السّلام فرموده اندکه اجازه بیان علّت غیبت حضرت موسی را که امام ما هم به همان 

دلیل غائبند ندارند،مشکلی ایجاد نمی کند.

البتّه ذکر این نکته لازم است که چون حضرت موسی غیبت دومشان 28 سالگی شروع شد وعلّت آن معلوم نیست،ممکن است تصور شود که به همان دلیل

نامعلوم امام ما هم غائبند.

در جواب عرض می کنیم که:این مطلب ضرری به ما نمی زند،چون به ما فرموده اند که «شما هم اگر دعا کنید، خدا فرجتان را میرساند»

که معلوم میشود که دلیل آن هر چه بوده با دعای آنها رفع شده است وبرای ما هم موضوع به همین صورت است.

پس علّت آن خدا نبوده،بلکه هرچه بوده به خودشان بر می گشته وبا درخواست خودشان هم از بین رفته است.

بنا براین چون خود بنی اسرائیل در رفع غیبت حضرت موسی علیه السّلام اثر مستقیمی داشته اند پس غیبت امام ما

هم باید به همان دلیل باشد که با در خواست ما شیعیان برطرف خواهد شد.

پس معلوم می شود که خدا هیچ دلیل نامعلومی برای غیبت موسی در نظر نگرفته است که نخواهد آن را به ما بگوید،وبر فرض هم آن طور باشد ،ما خودمان آن علّت را کشف کرده ایم وهمان طور که واضح است ،مهم این است که بفهمیم شروع غیبت از کجا بوده ،تا لآن در فکر رفعش باشیم .

ودر نهایت به دست می آید که این عامل هم مربوط به خدا نیست ولو آن که گفته اند از اسرار الهی است.(1)

پایان 

-------------------------------------------------------------

مطلع الفجر ص61-67و79-75.

-------------------------------------------

رونوشت:عطش انتظار «محمد یوسفی»

منبع:navayemontazeran.parsiblog.com

 




      
   1   2      >